- شاخ پیدا شدن (خُ مُ گُ تَ)
کسی را، کنایه از رسوا شدن. (امثال و حکم دهخدا) :
چون کند دعوی خیاطی کسی
افکند در پیش او شه اطلسی
که ببر این را بغلطاق فراخ
ز امتحان پیدا شود او را دو شاخ.
مولوی (از امثال و حکم دهخدا)
چون کند دعوی خیاطی کسی
افکند در پیش او شه اطلسی
که ببر این را بغلطاق فراخ
ز امتحان پیدا شود او را دو شاخ.
مولوی (از امثال و حکم دهخدا)
